امید بهار

ماه چهارم

سلام به عسل مامانی امروز اولین بار تکون های شما رو حس کردم. البته قبلا هم حس کرده بودم ولی امروز که با شما حرف میزدم تکون خوردی. شبم که میخواستم بخوابم با تکونات نمیذاشتی من بخوابم. الهی مامانی قربونت بره. وقتی به بابایی گفتم کلی ذوق کرد و واست شعر خوند. بابایی خیلی دوستت داره و همیشه برات شعر و حافظ میخونه و نوازشت میکنه.   بعدا نوشت: امروز یکشنبه 25 مرداد 94 و سن شما  16 هفته و 5 روز . چهارشنبه 28 مرداد چهار ماه شما تموم میشه و میری تو ماه پنجم. امروز صبح زود با بابایی رفتیم برای قسمت دوم تست سلامت جنین آزمایشگاه رازی خون دادم. ایشالا جوابش 31 مرداد حاضر میشه.  سه شنبه هفته قبل 20 مرداد هم رفتیم خونه عزیز( ...
31 تير 1394

ماه سوم

سلام دلبندم درست تو هفتمین سالگرد ازدواجمون صدای قلب نازنینتو شنیدم. رفته بودم سونوگرافی NT. خیلی برام غیر منتظره بود.  خدایا یخاطر هدیه آسمونی که بهمون دادی سر بر خاک می نهم و تو را سپاس می گویم...   امروز نتیجه آزمایش غربالگری سه ماهه اول آلمان اومد. ریحانه جون (خاله مهربون) زحمت کشید جوابو گرفت. سونوگرافی NT هم هفته قبل با خاله جونی رفتیم پیش دوستم مرکز سپهر انجام دادیم. روز 24 تیر بود که مامانی برای اولین بار صدای قلب شما رو شنیدم که تندتند میزد. خیلی ذوق کردم. تو این سونوگرافی خانوم دکتر مهدیزاده گفت همه چی شما نرماله خدا رو شکر. بینی کوچولوتم شکل گرفته بود. منم از تو صفحه مانیتور داشتم شما رو میدیم که ورجه وورجه میک...
28 تير 1394

ماه دوم

سلام مامانی چهارشنبه 20 خرداد 1394 برای اولین بار رفتم مطب خانوم دکتر ظهیری که از دوستانم هستن. دکتر و همه ماماها از اینکه فهمیدن شما هستی خیلی خوشحال شدن.  وزنم : 52  و فشارم 11/6 بود. آزمایشات قبل بارداری هم که قبلا انجام داده بودم اوکی بود شکر خدا. شما رو برای اولین بار تو دستگاه سونوگرافی دیدم. خیلی کوچولو و ناز هستی. خانوم دکتر گفتن وضعیتت عالیه. بازم خدا رو شکر. اون روز 7 هفته و 1 روز بودی الان شدی 7 هفته و 4 روز. الان اندازه یه توت فرنگی هستی عزیزم. اومدم بیرون عکستو به بابایی نشون دادم. کلی ذوق کرد و عکستو بوسید. کلی قربون صدقه ات رفت. وقتی اومدیم خونه رفتم خونه مادرجون و اول خاله جون عکستو کلی بوس بوسی کرد و...
23 خرداد 1394

شروع

سلام دلبندم امروز 6 هفته و 5 روزه که شما همراه من هستی. می خوام اینجا از خاطراتت بنویسم تا هر وقت بزرگ شدی بیای و بخونی از این دوران...     خدایا شکرت فکر نمیکردم تو اولین اقدام بعد از 7 سال ازدواج اینجوری قدرتتو نشون بدی. واقعا سپاس از اینهمه لطفت. حالا ازت میخوام صحیح و سالم و صالح باشه.  روز تشکیل نطفه: 12 اردیبهشت 94 سالروز میلاد امام علی (ع)  درست تو هفتمین سالگرد ازدواجمون  خدا یه هدیه آسمونی بهمون داده و ما شاکریم...  
10 خرداد 1394
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به امید بهار می باشد